کد مطلب:48459
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
از نظر قرآن، چگونه بفهميم، هنگامي كه با خداوند صحبت ميكنيم، ابليس به سخنان ما گوش نداده و از آن سوء استفاده نميكند؟
در اين باره چند نكته قابل توجه است: 1. قرآن كريم، تصريح فرموده كه شيطان و همكارانش، انسان را ميبيند; ميفرمايد: يَـَبَنِيَّءَادَمَ لاَيَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَـَن....إِنَّهُو يَرَغكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُو مِنْ حَيْثُ لاَتَرَوْنَهُم;(اعراف،27) اي فرزندان آدم! شيطان را نفريبد...چه اين كه او و همكارانش شما را ميبينند و شما آنها را نميبينيد. آري شيطان بعد از رانده شدنش از دستگاه خداوند و درخواست عمر طولاني، خود چنين ميگويد: اكنون كه مرا گمراه ساختي، من بر سر راه مستقيم تو كمين ميكنم # سپس از پيش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان ميروم و بيشتر آنان را شكرگزار نخواهي يافت.(اعراف،16ـ17)(ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 6، ص 109 و ص 137، دارالكتب الاسلامية.) كه همه اين تعبيرها، كنايه از اين است كه شيطان، بيشتر انسانها را محاصره كرده و به هر وسيلهاي براي گمراهي و وسوسه او آنها ميكوشد.
2. از ظاهر آيات قرآن، استفاده ميشود كه هر چند وسوسهي شيطان، جنبهي عمومي داشته و در هر حالي همگي بندگان را در بر ميگيرد الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ;(ناس،5) آن كه در درون سينهي انسانها وسوسه ميكند. ولي گمراه كردن اغواي او دامن مخلصان را نميگيرد. خداوند ميفرمايد: ]شيطان[ گفت: به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد # مگر بندگان خالص تو، از ميان آنها.(ص،82و83). بنابراين آنچه كه گذشت، شيطان علاوه بر اين كه ما را ميبيند و از صحبت ما با پروردگار، با خبر است، كار مهّم او اغواگري، وسوسه كردن و خلاصه، بازداشتن و يا غفلت از ياد خدا، حتي به هنگام مناجات ما با خداوند متعال است. ]ملاحظه كنيد: (انعام،68); (مائده،91); (عنكبوت،38)[ خداوند ميفرمايد: هنگامي كه قرآن ميخواني، از شرّ شيطان رانده شده، به خدا پناه بر. (نحل،98); اين خود بيانگر اين است كه شيطان، حتي به هنگام تلاوت قرآن، از نوعي ارتباط با خدا است، از سوء استفاده و وسوسهگري و آلوده كردن عقل و قلب انسان، دست نميكشد.
3. اعمال انسانها باعث ميشود كه زمينههاي نفوذ شيطان فراهم شود و اِلاّ از او جز دعوت و تشويق به اعمال زشت، كار ديگري بر نميآيد، همان گونه كه خود در روز قيامت چنين ميگويد: من بر شما تسلطي نداشتم، جز اين كه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد; بنابراين، مرا سرزنش نكنيد، خود را سرزنش كنيد.(ابراهيم،22)
اگر راههاي نفوذ شيطان را، نسبت به قلب و اعمال خويش، ببنديم، ديگر راهي براي سوء استفاده و وسوسهگري شيطان باقي نميماند. برخي راههاي نفوذ او به هنگام مناجات با خدا، از اين قرار است:
ـ ريا: اگر انسان در ميان مردم، به مناجات با حق بپردازد، شيطان ميكوشد تا او را با ريا كه خود نوعي شرك است، وادار نمايد; خداوند متعال، يكي از ويژگيهاي منافقان را، كه ريشه شيطاني دارد، همين دانسته و ميفرمايد: وَإِذَا قَامُوَّاْ إِلَي الصَّلَوَةِ قَامُواْ كُسَالَيَ يُرَآءُونَ النَّاسَ وَلاَيَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلآقَلِيلاً ;(نسأ،142) و هنگامي كه به نماز برميخيزند، با كسالت برپا شده و در برابر مردم ريا ميكنند و خدا را جز اندكي ياد نمينمايند. بنابراين آية شريفه، افزون بر ريا، كسالت و تنبلي در اقامه نماز و كم كردن ياد خدا نيز دو علامت نفوذ شيطان شمرده شده است.
ـ عجب: اين كه به هنگام عبادت، انسان عمل خود را در برابر خداوند، خيلي بزرگ پندارد و به آن مغرور شود.
ـ يأس: نااميدي از اجابت خداوند در هنگام مناجات حق يكي از حيلههاي شيطاني است; خداوند ميفرمايد: از رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران، از رحمت خدا مأيوس ميشوند.(يوسف،87)
ـ بسنده كردن به الفاظ: غفلت از روح دعا و اكتفأ به كارهاي ظاهري و بيروح و با بيتوجهي با خداوند مناجات كردن، يكي ديگر از شيوههاي شيطاني است.
چكيده سخن اين است كه: با مسدود كردن اين راهها، ميتوان فهميد كه ديگر راهي براي سوء استفاده شيطان باقي نمانده; البته همه اينها، با پناه بردن (= استعاذه) واقعي به حق، از شرّ شيطان، ميسّر است است، نه اينكه تنها به ذكر اعوذ بالله من الشيطان الرجيم اكتفأ كنيم.(ر.ك: تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 11، ص 396 و ج 7، ص 61، دارالكتب الاسلامية.) در روايات اهلبيت: نيز بر راههاي نفوذ شيطان، به طور كلي، اشاره شده است.(ر.ك: ميزان الحكمة، محمد محمدي ريشهري، ترجمه حميدرضا شيخي، ج 6، ص 2755، ح 9401، دارالحديث.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.